لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

دلم...

دلم گرفته
دلم برای گذشته ها لک زده
دلم دوستی رو می خواد که با وجودش حتی به بدترین اتفاقات عمرم می خندیدم
دلم گرفته

نظرات 4 + ارسال نظر
رایان یکشنبه 8 دی 1387 ساعت 03:42 ب.ظ


این شوخی بود که با دل خودم کردم!
http://khooshe.blogsky.com/1387/09/06/post-89
یه وقت تو نخوری ها میکشه!! منو نبین سگ جونم.

اینهم باز شود! فرصتها را دریاب !
آیکون چشمک

پس این پستت به من هم تقدیم شده؟!
آیکون خود بزرگ بینی

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 9 دی 1387 ساعت 12:39 ق.ظ

خاموش جان خوبه که دلت برای چیزی لک زده
من دیگه دلم هیچی نمی خواد جز اینکه از همه چیز دل ببرم. فقط می خوام رها باشم. از این اسارت وجود خسته ام..

شاید یه شعر برای این کامنت گذاشتم :)
مرسی از حضورت

میثم دوشنبه 9 دی 1387 ساعت 01:55 ق.ظ

دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است
و هیچ چیز
نه این دقایق خوشبو، که روی شاخه نارنج می شود "خاموش" ;)
نه این صداقت حرفی، که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست
نه، هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف
نمی رهاند
و فکر می کنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد
---------------------

من اگه دلم گرفته نباشه، احساس پوچی می کنم، انگار نیستم مثه یه سایه میشم، انگار روح ندارم
خدا کنه با دل گرفته بمیرم، فقط همین . . . فقط

یه جایی هم فروغ می گه:

دلم گرفته است
به ایوان می روم و دستم را بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است
---------
خدا نکنه که شما بمیرید (از اون دعاها بودا)
حتی به خاطر رو کم کنییه رایان هم که شده امیدوارم ۱۲۰۰ ساله بشید.

محسن سه‌شنبه 10 دی 1387 ساعت 09:51 ب.ظ http://after23.blogsky.com

بدون دوست هم می شود به بدترین اتفاقات زندگی خندید. دوست فقط یک کاتالیزوره که اگر نباشه همچین بفهمی نفهمی فعل و انفعال شیمیایی خنده کمی کند می شود. و خب باکی هم نیست. تا پیدایش بشود یک جوری می توان سر و ته قضیه را به هم آورد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد