لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

شب یلدا

یکی از شب های قشنگی که جدیدا بر پا کردنش بین ما ایرانی ها مرسوم شده بعد از قرن ها. و ششمین آیین باستانی ثبت شده در تقویممون. البته من فقط از دوتاش با خبرم نوروز و یلدا اگه شما خبر دارین من رو مطلع کنید

به هر حال یلدا نام فرشته ایه که با سیاهی شب مبارزه می کنه و ماجرا با پیروزی سپیدی روز خاتمه پیدا می کنه.

خلاصه توی آیین زرتشتی میترا یکی از الهه های قابل ستایشه به خاطر بخشندگیش. شب ها پشت درهای فقرا کمک هاش رو میذاشته وبدون این که نشونه ای از خودش باقی بذاره از اون جا دور می شده، یه چیزی تو مایه های امام علی خودمون.

وقتی گسترش سیاهی شب رو می بینه تاب نمی یاره و به جنگ با شب می ره با یه لباس قرمز و کلاه قرمز با یه کالسکه تو دل آسمونا می ره و به خورشید تبدیل می شه و با سوختن خودش سیاهی شب رو شکست می ده. این رسم از ایران قدیم به اروپا وارد می شه و شاید بابا نوئل مسیحی ها همون میترای بخشنده زرتشتی هاست.

ایرانی ها هم شب ها بیدار می مومن که خورشید رو در این نبرد یاری بدن. و گاهی هم منتظر که یه هیزم شکن بخشنده پشت در خونه اشون کادو بذاره و از اون جا بره. هنوز که هنوز توی قسمت هایی از کرمان مردم چشم به راه هدیه های این هیزم شکنن.

روزاتون بلند یلداتون مبارک 

  

  

  

پ.ن: دو تا دیگه هم به کمک فرشید خان و خواهرم پیدا شد: چهارشنبه سوری؛ سیزده به در. حالا شما پیدا کنید پرتغال فروش را!