لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

سیراب شد.. رها کرد!

آنکس که شتاب دارد، 

عاشق نیست، تشنه یی ست که معشوق را چشمه ی آب شیرین تصور کرده است. 

وقتی دوید و رسید و نوشید و ورم کرد، رها می کند و می رود.

محبوب،

چشمه ی آب شیرین نیست، 

هوای خنک دم صبح است.


"بر جاده های آبی سرخ "

نادرابراهیمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد