لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

فکر می کردم یک زمانی دروغ بشنوم آروم می شم! بدتر شد.

سکوت در مقابل پرسش.. باید فهمید که بیش از این اصرار به سوال نکنیم.. به گوش هامون احترام بذاریم... با اصرار زیاد، گوش هامون رو مجبور به شنیدن دروغ نکنیم!!!
نظرات 1 + ارسال نظر
مه شب شنبه 28 تیر 1393 ساعت 05:40 ب.ظ

خصوصی:
هنوز وقتی پست هات رو میخونم به این فک میکنم که آیا اون روز دیدمت ندیدمت چه کردی من کجای زندگیت بودم ؟
نمیدونم چرا عادتم شده پست هاتو به خودم مربوط کنم؟!
خودخاهیه ماجده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد