مارو باش دلمون رو خوش کردیم اینهمه سختی تحمل میکنیم بریم بهشت از دست حوا راحت شیم!!
اول این که قسمت شما حوا نبود، دوماً این شما بودی که می خواستی به عشق حوری ها بری بهشت! سوماً دیگه عمران رو این جوری خطاب نکن، خوب تنش تو قبرش ویبره می ره، (خواستم سانسور کنم حال نداشتم) دیگه کردی نکردی ها! آیکون چشمک
صادق هدایت در آخر افسان آفرینش جمله قشنگی داره با این مضمون: حالا که از بهشت رانده شدیم ولی باز لااقل میتونیم به دور از چشم خیلی ها شب را با هم تنها باشیم.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
:)
خوردن گندم حلال بود
دلیل خوردن گندم حرام بود
که کوتاه ترین فکر جهان بود
:)
ای عمران صلاحی زن ذلیل بدبخت!!
مارو باش دلمون رو خوش کردیم اینهمه سختی تحمل میکنیم بریم بهشت از دست حوا راحت شیم!!
اول این که قسمت شما حوا نبود،
دوماً این شما بودی که می خواستی به عشق حوری ها بری بهشت!
سوماً دیگه عمران رو این جوری خطاب نکن، خوب تنش تو قبرش ویبره می ره، (خواستم سانسور کنم حال نداشتم) دیگه کردی نکردی ها!
آیکون چشمک
می گم این داستان صادق هدایتو خوندی؟
اسمش یادم رفته! ولی اونیه که حالت نمایشنامه داره...موسیو شیطان و آدم و حوا و...
امیدوارم خونده باشیش ، وگرنه باید اسمش رو پیدا کنی و بعد بخونیش!!!
:)
منظورت افسانه آفرینشه؟
نه نخوندم.
می خونم
به مفهوم این جمله فکر کردم.
بهشت یک مکان نیست. یک زمان نیست. بهشت یعنی کامل شدن
ولی آیا آدم با حوا، به کمال رسید؟
خوب این دیگه به قول میثم قند پهلوشه!
هر کسی با یه نوع قندی چاییشو رو میل می کنه... بعضی ها هم بی قند :)
خب دعوا داره یه پیرمرد دمه موت؟
این بد نبود گفتنم
فحش تشویقی بود!!
آیکون نیش تا بنا گوش.
وای شما دلتون جوونه این چه حرفاییه که می زنی!
این هم دعوا نبود، یه خوش و بش مسالمت آمیز بود
نه عزیزم، منظورم همه آدمها و همه حواها بودند.
آیا حتما برای یافتن بهشت کمال، نیازی هست که دیگری رو جستجو کنی؟
؟!
صادق هدایت در آخر افسان آفرینش جمله قشنگی داره با این مضمون:
حالا که از بهشت رانده شدیم ولی باز لااقل میتونیم به دور از چشم خیلی ها شب را با هم تنها باشیم.