لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

دل، دل، دلم شکست

    

 

شنیدید حافظ میگه :

اگر روم ز پیش فتنه ها برانگیزد    ور از طلب بنشینم به کینه برخیزد

حقیقته! حقیقته محض

آخرش هم می گه:

بر آستانه تسلیم سر بنه حافظ       که گر ستیزه کنی روزگار بستیزد

ما که هنوز اعلام جنگ نکرده روزگار شکستمون داد!

عکس نوشت: آدمی که شکست خورده ولی باور نمی کنه...

نظرات 7 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 12:52 ق.ظ

ولی من معتقدم، اگر زمانه با تو نسازد تو با زمانه بستیز

دختر حرفهای خنده دار نزن. روزگارشکستت نداده. این خودتو که به خودت القا می کنی، شکست خوردی. قدرت القا رو دست کم نگیر. من هر روز صبح، توی آیینه به خودم نگاه می کنم و می گم، من می تونم. من می تونم. من می تونم. تو نمی تونی شکستم بدی .تسلیم هرگز هرگز هرگز


ماشنکا دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 08:10 ب.ظ

آدمی که شکست خورده ولی باور نمی کنه...



عجب چیزی گفتی...

میثم دوشنبه 21 بهمن 1387 ساعت 10:37 ب.ظ

آخرش، دود هم نیست !
ای کاش زودتر آخرش می شد
-----------------------------------
چرا باور نمی کنه ؟؟؟

رایان سه‌شنبه 22 بهمن 1387 ساعت 09:05 ق.ظ

به حرفای ماهی سیاه کوچولو گوش نکن!
عزیزم شکست بزرگ و کوچیک داره ولی آخر دنیا نیست!
درست خیلی میفهمی و از این بابت برات متاسفم!! و درسته سنت کمه و خوش به حالت! ولی دلیل نمیشه چون سنت کمه شکست نخوری! خیلی بخایم کلیشه ای معنیش کنیم میگیم بهش تجربه، آموزش.
به حرف حافظ گوش کن و هیچوقت با روزگار ستیز مکن که بدجوری میشکنتت!

سبا سه‌شنبه 22 بهمن 1387 ساعت 04:37 ب.ظ

آدم فقط موقعی شکست می خوره(واقعا شکست می خوره)که باور کرده باشه

محسن پنج‌شنبه 24 بهمن 1387 ساعت 09:03 ق.ظ http://ketabamoon.blogsky.com

یاد شعری از نصرت رحمانی افتادم
***
جنگجویی که نجنگید
اما شکست خورد.
***
دلم برای نصرت تنگ شد.

ماهی سیاه کوچولو پنج‌شنبه 24 بهمن 1387 ساعت 12:07 ب.ظ

به حرفهای رایان گوش نکن!
عزیزم آره شکست بزرگ و کوچیک داره و آخر دنیا نیست ولی این وقتیه که واقعا شکست بخوری! من دارم بهت می گم تو هنوز شکست واقعی رو تجربه نکردی.
هنوز نمی دونی اینکه عزیزترین عزیزت که سالها در آغوشت بوده، یهویی فقط روحی باشه که لحظاتتو باهاش می گذرونی
چطور با آزمون زنده بگوری پهلو می زنه!
هنوز نمی دونی اینکه عشقت در خفا بهت جفا و خیانت کنه چه تلخی ای در کامت ایجاد می کنه!
هنوز نمی دونی اینکه ثمره سالها تلاشتتو در چشم به هم زدنی، بی هیچ حق اعتراضی ازت سلب کنند و به دیگری بدن یعنی چه!
هنوز نمی دونی اینکه همه زندگیتو بر سر هدفی در مه، به قمار بگذاری، چقدر ترسناکه!
عزیزم تو خیلی چیزهای دیگه رو هم نمی شناسی ولی با 19 سال سن، خیلی فرصت برای تجربه داری و برای تجربه کردن باید تلاش کنی. جنگ روزگار رفتن همین تلاشه
حتی شکست های واقعی هم در برابر تلاش محو می شن
اینا رو نه به تو که به خودمم یادآوری می کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد