دیدم که
می جوند دیوار اعتماد مرا موریانه ها*
اینک من آن عمارت از پای بست ویرانم
آیاد دوباره باز خواهی گشت؟
نمی دانم
"حمید مصدق"
*صحنه ای به طرز باور نکردنی دردناک، تجربه اش خیلی سخته خیلی زیاد، امیدوارم کسی چنین اتفاقی رو تجربه نکنه...
پی نوشت1: کی من از شادی هام در این وبلاگ می نویسم خدا می دونه:
به انتظار تصویر تو این دفتر خالی
تا چند
تا چند ورق خواهد خورد؟!
"احمد شاملو"
پی نوشت2: انگار قلم کسانی را با غم و اعتراض می تراشن، من نمی خوام جزء این آدما باشم...
از غم گفتن مگه بد ه!!!!
وبلاگت عالیه...من واقعا لذت بردن.با اینکه به قول خودت از شادی نگفتی... ولی غم هم لازمه.برای من که شیرینتر از شادیه....جمله ی اون بالای وبلاگتون هم خوبه.. از پرویز شاپور.جملش...
واقعا دوست دارم من رو لینک کنی.من هم شما رو لینک میکنم
موفق و شاد و غمگین(اگه دوست داشتینا) باشین
اسم وبلاگتون سخته ها !!! D:
برای مصدق:
یه چیزی هست . . . یه کلمه، "باید" این کلمه رو سهراب خوووب می شناسه
می دونم، می دونم که خودم الان تا زانو توی شنزار نگاهم گیرم کردم .
صحنه دردناک ؟؟؟ قند پهلو لطفا :|
پ ن 1 : همین الان،فقط شروع کن، خواستن هم لازم نیست .
شاملو :@ ، شاملوی خودپسند . به Goddess هم گفتم، بام ادبیات ما جایی برای شاملو نداره .
آیا پ ن 2، در مورد ماست ؟
تا زانو توی شنزار نگاه؟ شما هم قند پهلو pl
خوب حالا می رسیم به صحنه ی دردناک
صحنه ی بیتی که ستاره داره رو تصور کن (می جوند دیوار اعتماد مرا موریانه ها) :
وقتی که می بینی ذره ذره اعتمادت داره فرو می ریزه خورد می شه، نابود می شی...
دارم شاد بودن رو تمرین می کنم :)
و اما در مورد شاملو: من چیز زیادی ازشون نمی دونم و همین طور در مورد چیزی که به Goddesss گفتی اما یه قائده ای توی زندگیم دارم که در مورد کسی یا چیزی به این شدت منفی گرا نباشم...
نه میچم خان ;) اتفاقا بین نوشته هات یه کور سوی امیدی حس می کنم که تا به حال هیچ جایی تجربه اش نکردم.
اوکی :)
در مورد شاملو و دیگران خودمم دوچ ندارم منفی گرا باشم ! بعد منفی گرا ینی چی ؟ ینی منفی هاشون رو ببینیم و مثبت هاشون رو نه ؟ وقتی متنفر میشم از یه نویسنده دیگه سراغ کارهای دیگه اش نمی رم
البته وقتی از کسی متنفر میشم که صفات ناپسند اخلاقی داشته باشه
صادق هدایت شاید یکی از روان ترین و شیرین ترین بیان ها رو داشته باشه، شاید نه قطعا
اما انگار سی بار خودکشی کرده
خودکشی مقبول هیچ دینی نبوده حتی لائیک ها .
دست آخر هم که . . .
شاملو، رو واسه goddess توضیح دادم، اون معتقده که یا شعر خودش یا سهراب !!! چقدر خودخواه
از طرفی دیوان حافظ رو به سلیقه خودش چاپ کرد با یه عالمه تغییر و تحریف
شما که بی طرف هستین قضاوت کنین
--------------------------------------------
نظر لطف خاموچ جان نسبت به ماست :)
واجب شد به Goddess یه سری بزنم
راستی ما باید چاییمون رو تلخ بخوریم پس قند پهلو چی شد؟!!!!!! ;)
سلام.5شنبه تولد وبلاگ جوانه ی دوست داشتن ..خوشحال میشویم به ما سر بزنین و توی جشن و پای کوبی شرکت کنین.
لینک نکردین )-:
موفق باشین
چشم حتما سر می زنم
ممنون از این که لینکم کردین، این لطف شما رو می رسونه، اما اجازه بدید من بیشتر با شما آشنا بشم.این مسئله رو نذارید به حساب کم لطفیم... باز هم ممنون.
خاموش عزیز من زیاد از شعر سر در نمیارم ولی نوشته هات غمناکه. دوست دارم به همه چیز امیدوارتر باشی و روزی به اعتماد برسی.
من هم امیدوارم، ممنون
خب نباش.
ممنون از راهنماییت!
سعی می کنم...
راس میگه رایان
قند پهلو واسه چی ؟؟؟
لطفا مسئله را باز کنید مثل یک در =)
تا زانو توی شنزار نگاه؟ شما هم قند پهلو pl
باز شد؟!!!
حالا شما باز کنید مثل یه پنجره
غمت از جنس غم روزگار نیست
غمت از جنس غم مردم زمانه نیست
غمت از جنس ناکامی ناخوشی نیست
غمت ازجنس شکایت اه وفغان نیست
غمت عین خودت بزرگه
غمت هر لحظه بیشتر باد غمت خوبه
خودت خوبی D;
تو مگه نیومدی اصفهان راه بیفت دختر، دیر شده :(
تا زانو توی شنزار نگاهم گیر کردم، یعنی هر چی بیشتر رفتم از حاصلضرب بهت در ابهام، به سکوتم اضافه شد
یادت هست . . . قند پهلو رو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ایهیم