تلقن رو برداشتم، داشتم با دوستم تماس می گرفتم که شباهت شماره باعث شد با یه دوست دیگه ام تماس بگیرم. گاهی اشتباهات آدم رو به یه حس قشنگ و دوست داشتنی می رسونه…
داشتم از خواب آلودگی و کوفتگی و خستگی و استخون درد و بی حوصلگی به دیار باقی می شتافتم که یه صدا* من رو نجات داد یه صدای پر از انرژی مثبت
، یه صدای مهربون، با این که نشونه های کهولت سن رو می شد از تار و پود صداش دریافت کرد اما پر از مهربونی و خوبی و صداقت…
*ت.ن: اشتباه نکنید این صدا صدای دوست جونم نبود
تو هم مصرف انرژیت رفته بالاها :)
چه خووووووف =)
باتریم ضعیف شده همش از بین رفت الآن شده ام مثل... بگذریم
چه اشتباه پرخیری!
ملکه ی ذهن هم فرشته ی خوبیه ها کلی کیف کردم! :))
و خداوند نقطه چین را آفرید
و اگر نمی آفرید . . .
خیلی خوب، شدم مثل راننده ای که وسط یه بیابون گیر کرده و باید تایه نیم ساعت دیگه سر یه قرار مهم باشه که مرگ و زندگیش رو تعیین می کنه و راه رو گم کرده و تازه پنچر هم شده و زاپاس هم نداره
مثل این که بیشتر از سه نقطه شد ;)
عجله نکن خاموووچ !
توکل
مرسی ^ـ^
ایشالاه که جوونی شما هم ودوست داشتنی های زندگیت نهال و بعد درخت بشن
مممممممرررسسسسییی که اومدی.
همچنین برای شما
قابلی نداشت، یه کلیک کوچولو بود و یه شادی بزرگ
بعضی وقتها هم آدم میتونه با صحبت یکی کلی انرژی بگیره ولی بعضی آدمها اگر هم دوستمون باشن این رو دریغ میکنن
بازم مرسی
موفق و با انرژی باشین
و همینطور شما
پرانرژی
مهربون
صادق
پیر !!
کی به من زنگ زدی؟ یادم نمیاد!!
واجب شد یه بار بهت زنگ بزنم ...;)