لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

احساسات چروکیده

وقتی می بینی خشک شدی

وقتی می بینی هیچ چیزی نیست که احساست رو قلقلک بده.

وقتی می بینی باورت از بین رفته، ایمانت قابل بازگشت نیست.

وقتی می بینی یه چیزی هست که هر کسی رو به خودش بر می گردونه اما تو تمام تلاشت رو می کنی و باز هم بی نتیجه است.

وقتی که خشک شدی مثل یه تیکه چوب که یه روزی اون بالاها بود بالاتر از همه اما الآن افتاده پایین و اون قدر خشک شده که حتی جون له شدن هم براش باقی نمونده. همه چیز یه روزی برات یه رنگی داشت که الآن بی رنگ بی رنگن...!

حس پروانه ای رو دارم که خشکش کردن برای این که یه روزی بهش سر بزنن، اما فراموش شده و وقتی لای کتاب باز می شه اون هم اشتباهی -نمی دونم شاید توی یه خونه تکونی ای چیزی بخوان این کتاب رو همراه بقیه ی خاطره هاشون بندازن توی سطل زباله و الآن فقط و فقط به خاطر این که از دستشون افتاده،  کتاب روی زمین ورق می خوره- پروانه دیگه پروانه نیست. پودرش توی هوا پخش شده.

نظرات 6 + ارسال نظر
میثم جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 02:30 ق.ظ

یعنی فقط ۴ روزه که از خودآزاری می گذره ؟؟؟
پس چرا اینقدررررررر طول کشید :|
---------------------------------------
با این همه تنفر از تی وی، الآن داچتم معصومیت از دست رفته رو می دیدم :( :( :( :(
---------------------------------------
خاموچی که من میشناسم، این حال و هواها براش، مثه یه موجه روی دریا که مدتی بعد . . . خبری نبود که نیست :)

میثم جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 02:31 ق.ظ

در zمن، قالب وبلاگتان خراب است، تغییر دهید، مگر خودتان نمی بینید که ایراد دارد ؟؟؟

چش است؟!!

مه شب جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 10:43 ق.ظ

خیلی زیبا نوشتی دقیقا این نوشته حس من هم هست اما هیچ وقت نمی تونستم به این زیبایی بنویسم

رویا جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 02:49 ب.ظ http://royayi.blogsky.com

این احساس خیلی مخربه ولی بیشتر از اینکه خود طرف رو شکنجه کنه کسی یا کسایی رو که به اون شخص نزدیکن شکنجه می کنه..نمی دونم منظورم واضح بوده یا نه.در هر صورت امیدوارم آرامش جای این حست رو بگیره...

میثم جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 05:22 ب.ظ

سمت چپ قالبتان کلا به هم ریخته است
منوی اصلی بالا قرار دارد
بعد عنوان آرشیو مطالب قرار دارد بدون هیچ مطلبی
بعد پست ها شروع می شود
بعد به قسمت تحتانی قالب که می رسیم آن جا که دیگر هیچ پستی نیست :
آرشیو مطالب شروع می شود
بعد
پیوندها
بعد طراح قالف
بعد night skin
بعد امکانات وب
بعد تعداد بازدیدها

رایان جمعه 14 فروردین 1388 ساعت 09:22 ب.ظ

آهان. اطلاعاتم کافی نیست هیچ پروسسی رو مخم قبول نمیکنه. ولی زیر بار حرفت نمیتونم برم!

چه حرفی چه کشکی چه دوغی؟ این که دارن لهم می کنن یا این که پودر شدم یا اصلا ربطی به پست نداره؟
آیکون یک عدد خاموش خنگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد