چشم هام رو بستم کتاب رو باز کردم و چشم هام رو:
"تو زنی مردانه ای، سالاری و از مرد هم پیشی،
جامه ی جنست زن ست، اما
درد و غیرت در تو دارد ریشه ای دیرین.
کم مبین خود را که از بسیار هم بیشی.
گوهر غیرت گرامی دار، ای غمگین
مرد، یا سالار زن، باید بدانی این،
کاندرین روزان صد ره تیره تر از شب
اهل غیرت رو زیش درد است
خواه در هر جامه، وز هر جنس
درد قوتِ غالبِ مرد است"
اخوان ثالث
یه نیروی خاصی گرفتم و با تموم وجودم حسش کردم. یه امید بعد از لحظه های نهلیسمی.
پی نوشت: عنوان این پست یکی از اصطلاحات خود اخوانه در شعر عزیز و پراز خاطره و معنا برای من : "قاصدک"
زنی مردانه ای
سالاری
از مرد هم مردتری
کارت هم درسته
دمت هم گرمه
ایوللللللللللل
درد، قوت غالب مرد است، کووو مردددد ؟؟؟؟؟؟؟؟
اگه می دونستم با این جمله ها جووون می گیری از نهلیچمی هم خروج می کنی که روزی 10 بار برات میومدم می کامنتیدم :)
کیه که از تعریف بدش بیاد D:
زنی مردانه ای
سالاری
از مرد هم مردتری
کارت هم درسته
دمت هم گرمه
ایوللللللللللل
زنی مردانه ای
سالاری
از مرد هم مردتری
کارت هم درسته
دمت هم گرمه
ایوللللللللللل
زنی مردانه ای
سالاری
از مرد هم مردتری
کارت هم درسته
دمت هم گرمه
ایوللللللللللل
زنی مردانه ای
سالاری
از مرد هم مردتری
کارت هم درسته
دمت هم گرمه
ایوللللللللللل
خووووب بییییییییییییید ؟ =)
هنوز به ده تا نرسیده D:
خوب کتابی برات خریدما!
خیلی باهاش حال می کنیا! (:
دست مرسی :)
خاموش عزیز
من همیشه میخونمت ها
ولی برا متنهای دیگران که شما هم زیاد استفاده میکنین نظری جدی ندارم
مخصوصا شعر
نوشتههای خودت رو هستم شدید.
قبولت دارم حسابی
آیکون احترام
من روحم
مرد یا زن بودن فقط قالبه
نه مزیته نه عیب!
فقط یک لباسه
قبول این نکته خیلی از مشکلات رو حل میکنه!
یادم می مونه... ممنون