چه قدر خوب است که آدم را بدون دلیل دوست داشته باشند. همین جور الکی الکی ها! مثلا نه به خاطر چهره ی زیبایتان باشد نه به خاطر اخلاق خوبتان نه به خاطر خوشتیپیتان نه به خاطر عقل و شعور و فهم و درکتان.
اصلا آدم کیف می کند، دیگر نگرانی این را ندارد که اگر یکی از این ها را از دست داد از دوست داشتن هم خبری نیست!
چه قدر هم بهتر است که آدم یکی را بدون دلیل دوست داشته باشد! همین جور الکی الکی ها! آن وقت دیگر مطمئن است که هیچ چیزی نمی تواند این احساس را از او بگیرد، حتی اگر همه ی عالم و آدم جمع بشوند و بخواهند همه ی این موهبت ها را از طرفتان صلب کند(؟) باز هم شما با تمام وجود دوستش خواهید داشت!
اصلا دوست داشتن و دوست داشته شدنِ بدون دلیل* یک کیفی به آدم می دهد که هیچ چیز دیگری نمی تواند جای آن را بگیرد!
*دو چیزی که من از آنها محرومم!!!!
منم دلم می خواد فکر کنم دوست داشتن بدون دلیل پایدارتره ولی واقعیت اینه که دوست داشتنی که پشتوانه فکری نداشته باشه، زودتر از اونی که تصور کنی از بین می ره. حتی یه زمانی فقط دنبال مهربانی های بی دریغ و بی غرض بودم ولی الان به این نتیجه رسیدم که چنین چیزی، با وجود رویایی بودن، فقط در حد همون رویا باقی می مونه و عملی نمی شه.
خوش تشریف آوردین :)
ولی به هر حال رویای قشنگیه و موندنی همینه که آدم کیف می کنه
سلام
اصلا دوست داشتن و دوست داشته شدنِ بدون دلیل* یک کیفی به آدم می دهد که هیچ چیز دیگری نمی تواند جای آن را بگیرد!
*دو چیزی که من از آنها محرومم!!!!
چه زیبا نوشتی دوست من حرف دل مرا گفتی و سوختی جانم
مرسی دست مریزاد
خواهش می شه ;)
از کجا میدونی؟
از همون جایی که محرومم
موافقم موافقم موافقم!
عاشق اینم که بی دلیل دوسم داشته باشن! یعنی یه جورایی مرض دارم! دلم میخواد فقط و فقط به خاطر خودم دوسم داشته باشن..بعد گاهی که می بینم دوستام حتی وقتی بی معرفتم و گم و گور میشم و پیدام نیست و بداخلاقم و سخت میگیرم بهشون ووووووو ...باز از یه گوشه پیداشون میشه و سراغمو میگیرن...یا آدمام (همون آدمای محدودی که دارم و خیلی خیلی کمن) حتی وقت قهر و دعوا باز پشت سرم حرف مفت و بد نمی زنن...........خب خیلی خوشحال میشم!
دوست داشتن بی دلیل دیگری؟ خب اعتراف می کنم پیش نیومده! چون نمی دونم چرا ولی خوشبختانه یا متاسفانه آدما زود دستشون پیش من رو میشه! یعنی خودشون زود خودشونو٬ اون آدمی که هستن رو لو میدن...و خب یا از جنسی هستن که من خوشم میاد ( که یه ترکیبیه از هوش و ادب و شخصیت و شهامت..البته یه سری چیزای دیگه هم هست ولی این چهارتا ماده ی اصلیشه!) که خب باعث میشه دوستشون داشته باشم یا نه ازین جنسی نیستن ..که باعث میشه کنارشون بزارم و واقعن دیگه از چشمم میوفتن و رابطه ام قطع میشه...ووقتی آدمی از چشمم بیفته اکثرن دیگه دوستش ندارم
اصلا آدم کیف می کنه! یه کیف عاشقانه ی مرضانه ی(دور از جون تو:)) خوشحالانه!!!
اون یکی هم توصیه می کنم که هر کسی باید تجربه کند اون وقت نه تنها دستش که اگه سرش و فکر های توی سرش هم برایش رو بشه دست بردارش نیست و تموم، یعنی یه جورایی خریت عاشقانه ی به تمام معنا که ضرر می بیند ها اما همینجوری کیف می کند انرژی می گیرد بعد یکهو می بیند که از آن همه ضرر نه تنها همه ی این انرژی های جدید را که انرژی های سابق از خریتش را هم از دست داده و شده یک مرده ی متحرک که هر چه نباشد اما باز هم حس دوست داشتنش پا برجاست!
سلام روشن ِ من بعید میدونم که شما کسی یا کسانی رو دوست نداشته باشید یا اونها شما رو دوست نداشته باشند زیرا وقتی که وقت میگذاری و این نوشته های زیبا رو مینویسی و یک سری فرشته های جالب (بجز خودم ) پیدا میشوند و برای نوشته هات نظر میدهند پس نیتجه میگیریم که شما از دوست داشتن و دوست داشته شدن الکی محروم نیستید . پس برو کیف کن که دوست داشتنی هستی از مدل خیلی الکی
ما که کوچیک همه ی فرشته های دوست داشتنیِ لای لاییمان هستیم.
از شما هم خیلی خیلی ممنونم که وقت می گذاری لالایی هام رو می خونی
یه دنیا ممنون
یه دنیا ارادت :)
نیستی. یقین دارم.
شاید این دوست داشتن بیدلیل رو از کسایی میخای که بیدلیل دوسشون نداری!!
باید بین احساساتم بگردم!
به شک انداختیم پسر (ببخشید "ای پرمرد روهرو صد ساله ;)")
خیلی کار سختیه!
بعضی ها بهش میگن عشق بلاشرط
و این نوع عاشق شدن و ادامه دادنش کار هر کسی نیست
اما تجربه کردنش باید فوق العاده باشه. چون اگر بتونی چنین عشقی رو تجربه کنی یک قدم بزرگ به عشق خداوند نزدیک تر شدی...
آدم باید راهش رو پیدا کنه اون وقت براش می شه مثل آب خوردن.
یه خورده بی ربطه اما چند تا پست قبلی یه مطلب گذاشته بودی در مورد دیالکتیک. در مورد ارتباط سقراط و دیالکتیک پرسیدی. باید بگم که مبتکر بحث به روش دیالکتیکی سقراط بوده برای همین به روحش درود فرستادم!!
درود درود درود =)
من خریت زیاد داشتم توی زندگیم..دیگه ظرفیت خریتم تکمیله! شرمنده ..جا واسه ی این توصیه ی تو ندارم!
این توصیه ها، خریت از نوع چهارپایانه اش نیست! از نوع بزرگانه اش است!! مثل خرگاه یا خرمن یا همونایی که توی زندگیمون زیاد داشتیم
آره آبجی..اول باید خریت رو دسته بندی کنیم و انواع مختلفش رو مورد بررسی قرار بدیم! گاهی آدم خودش خر میشه و گاهی هم آدمو خر می کنن...بستگی داره!
با همه ی این حرفا ولی خودمونیم ها..دنیای همیشه عاقلها دنیای خسته کننده ایه
از همه ی آدم های خوب؟؟
یعنی می خوای بگی از خودتم بیزار شدی؟؟