این روزها
این روزهای تلخ، که اندیشه ات از تو گرفته اند، شادی لحظه ات به تو ندیده اند
این روزهای سخت، که هر چه بود را نابود کرده اند، حس اعتماد دوباره ات را مردود کرده اند
این روزهای خشک، که چشمت را به در چون چوب کرده اند، و اشکت را به لحظه لحظه ها چکیدنت سرکوب کرده اند
این روزها ی سرد، این روزهای مرگ، این روزها بوی خون همه جا را گرفته است، این روزها رنگ جنون از پرده رفته است
این روزها ، باور نمی کنم!!!!
خیلی ها سکوت کرده اند
خیلی ها سرکوب شده اند
که چی : به خاطر یه اعتماد دوباره... آخ که چه قدر سخته، آخ که در همیشه رو یه پاشنه نمی گرده!
هیچ کس این روزا رو باور نداره
مثل کابوس می مونه که ایمد وارم هر چه زودتر از اون بیدار بشیم.
موفق باشید
منتظر حضور گرمتون هستم.
من خواب دیده ام
اما این خواب با اون خواب ها فرق داره یه خوابِ...
عزیزم می دونی جریان چیه؟
ببین همه ما دچار توهم شدیم...
این ۱۰ روز هیچ اتفاقی نیوفتاده..حتی یه قطره خون هم از دماغ هیشکی نریخته...کی گفته سر و صدا بوده؟ کی گفته؟
همه جا امن و امانه..هیشکی هم هیچ حرف و اعتراضی نداره..
نکنه تو اعتراض داری؟ ها؟
بگم؟ بگم؟
اعتراض نه
گیج شدم!
اصلا حقی وجود داره یا نه؟!
سلام رفیق
مگه جایی خبری بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا فهمیدم مزه زهره چه جوری تلخ تلخ تلخ ...
گاهی بی خبری خوش خبریه!
اما فکر کنم خبراییه!!!!!!!!!!!!!!!!
تلخ تلخ تلخ.
...
.
پوست آدمیزاد خیلی کلفته!!
حرص نخور؛ پیر تر می شی! D:
ولی جدا از شوخی حقیقتا کلفته.
نترس !
خبرها تو راهه بمب حوادث تا چند روز ه دیگه میترکه تو دعا کن اتفاقی نیفته که به نفع کسی نیست
بمبببببببببببببببببببببب!
این صدای انفجاری ست که به گوش می رسد!
سکوت جوابی غیر قابل پاسخ است.
ج.ک.چسترتون
پس به سکوت ادامه دهند!