گاهی بعضی ها صبح ها که از خواب بیدار می شوند, اگر به آینه ی اتاقشان نگاهی نمی اندازند لااقل برای فضای حاجات هم که شده از کنار آینه ی دستشویی که می گذرند, باید, وقتی می گویم باید, یعنی باید به چشم های خود برای چند لحظه ای هم که شده خیره بشوند و بعد صدای عرعر از دهان مبارکشان خارج کنند و بعد از این که چند باراین کار شریف را تکرار کردند به گوشهایشان نگاهکی بیاندازند, حتما بزرگی اش و تیزیش چشمان زیبایشان را خیره می کند! آن وقت است که می فهمند همه ی آن روزهایی که دیگران را بلانصبت شما, گلاب به رویاتان و روم به دیوار, "خر" فرض می کرده اند اشتباه کوچکی مرتکب شده بوده اند, بلکه خودشان ... بگذریم
پ ن: با توجه به عنوان شریف این پست بنده بالشخصه هیچ گاه نمی خوانمش. شما را نمی دانم!
من بچه نیستم ولی مثبت هستم!!
واسه همین فکر کنم شامل حال من هم نمیشد! نخوندم خب!!
ولی این بعضی ها متاسفانه مشکلشون به چشمانشون هم سرایت کرده خاموشی! از اونا توقع همچین کارهای بزرگی رو نداشته باش!
البته گوشه چشمی دیدم و با اینکه نخوندم ولی خب فهمیدم چه خبره خب!!
کار های بزرگ برای آدم های کوچک!!!
خب شما باهوشی خب :)
بعضی از آدم ها فکر می کنن فقط خودشون خرند..حتی یک درصد هم احتمال نمی دن دیگران هم می تونن کمی خر باشن
عجب آدمهای شگفت انگیز ناکی =)
ای خاموش ضایع! اولا من ماهی کوچولو سیاه نیستم! ماهی کوچولوی گیج هپروتی ام ;)) چون عنوانها رو نمی خونم و یهویی می پرم توی پست!
اقلا این توضیح نوشتو می زاشتی اولش تا ته نوشته نمی رفتم! ببین دستی دستی حالا من شدم، خرماهی ;)))
شما چه بخوانی چه نخوانی همان ماهی سیاه کوچولو عزیز می مانی:)
حالا چرا ضایع :(
رویا !
تو واقعا کسی رو دیدی که فکر کنه خره؟!! خودش رو؟
من که هر کی رو دیدم پرفسور بوده و دانشمند!
منظور از ضایع یعنی همون ضایع کننده ماهی کوچولو ولی در کل خاموش من، تو هم چه منو ضایع کنی و چه نکنی، خاموش عزیزم باقی می مونی
قصد ضایع کردن نبود به جان خاموش
قصد ما قربت الی الله است =)