لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

من شاکیم.

یک چیزی می گویم ولی شما باور نکنید!!! 

گاهی بعضی از آدم ها چنان در حماقت هایشان غرق می شوند که آدم بدجنسی اش گل می کند و می خواهد تا ابد در حماقتشان باقی بمانند! 

توضیح نوشت: شده است حکایت ش.خ! چنان آدم باصفایی بود که آدم دوست داشت ساعت ها بنشیند و با او بگپد ولی از وقتی با یک آدم خودخواه خودپرست دوست شده٬ آدم دلش می خواهد سر به تنش نباشد!!! جدی می گویم. اصلا هم دوست ندارم دست از خودپرستی طوطی وارش بردارد٬ تا بیشتر عذاب بکشد...!

نظرات 3 + ارسال نظر
رایان جمعه 3 مهر 1388 ساعت 10:00 ب.ظ

شب رو بخوابی فردا انشالا رفع شکایت شده!

معلوم بود خیلی خسته ام؟!!

والله به یه شب دو شب نیست! خیلی وقته حس گیوتینی پیدا کردم!

شاراد شنبه 4 مهر 1388 ساعت 12:45 ب.ظ http://sharad2.persianblog.ir

سلام
یک طوری از ش.خ. صحبت کردی انگار وظیفه داریم بشناسیمش! نکند شیلا خداداد است؟
پ.ن.: شیخ خوارزمی؟ شهید خالداسلامبولی؟ شهلا خله ؟ ...

سلام
شرمنده قصور از بنده است!!! باید بهتر معرفی می کردم اما این شهلا خله را که خودت خوب آمدی D: مردم از خنده وقتی قیافه اش را تجسم کردم که صدایش بزنم شهلا خله!!! (خدا مرا ببخشد)
خب آدمای واقعی رو باید اسم مجازی برایشان بگذاری برای معرفیشان در دنیای مجازی :)

شهین خانوم شنبه 4 مهر 1388 ساعت 07:37 ب.ظ http://CHESTNUT88.PERSIANBLOG.IR

وا ! منو میگی! من خودم حال میکنم با این خودخواهیم! ایشش

اوا! خاک عالم! شهین جون شما رو سر ما جا داری. این حرفا چیه خجالت زده امون کردی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد