لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

کلاس بییییب

شاراد یک پست دارد که با خواندن این پست مجبور شدم این یکی پست را بنویسم (پست در پست است دیگر):

 

پرده های کلاس را کشیده بودند. تنها نور در اتاق نور مونیتور بود! همه به عکس (...) خیره شده بودند. ردیف آخر نشستم تا روی بچه ها و عکس العملشان اشراف داشته باشم:

تنها کلاسی که هیچ کس با هیچ کس کلامی حرف نمی زد (البته گاهی دو نفری در گوش هم پچ پچی می کردند و بعد پق می زدند زیر خنده –تنها در حد یک کلمه تا مبحث را از دست ندهند!-)

تنها کلاسی که وقتی استاد می پرسید: "سوالی نیست؟" موج سوال ها بود که گسیل می شد...

تنها کلاسی که آخر وقت هیچ کس "خسته نباشید" نگفت و تازه وقتی استاد به ساعت مچی اش نگاه کرد و گفت برای امروز کافی ست همه بهت زده به ساعت هاشان خیره شدند و متعجب که چرا گذر زمان را نفهمیدند!!!

تنها کلاسی که بعد از اعلام اتمامش بچه ها هنوز در کلاس حضور داشتند و فلنگ را نبستیدند!!!! تازه سر میز استاد جمع شده بودند و سوال می پرسیدند...

تازه فهمیدم که وقتی می گویند بچه ها باید مشتاق باشند یعنی چه...!!!!!

نظرات 7 + ارسال نظر
مدی پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 01:32 ق.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

حالا کلاس چی بوده؟خوشحال میشم به منم سر بزنی

خب کلاس بیب دیگه!

ماهی سیاه کوچولو پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 02:56 ق.ظ

یادمه تو کلاس تنظیم خانواده، سمینار من اختلالات روانی مبحث سکسولوژی بود! همینکه که می گی. همه مشتاقانه مبحثو چنان دنبال می کردن که انگار چیزی مهم تر از این تو زندگیشون نیست!! شایدم واقعا نیست.. (خواستم فلسفه بافی های ذهنمو برات بگم ولی الان حسشو ندارم..)

D:

رایان پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 11:54 ق.ظ

ایکون نیش باز !
نه از نیش گذشته!
آیکون خر غلت رو زمین!!

ببین فقط بچه ها مشتاق نیستن. این کلاسا مستمع آزاد باشه باید تو استادیوم برگذار بشه!!

رایان پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 11:57 ق.ظ

واسه همینه که من کلاس کامپیوترم بزارم وسطش از این مباحث میگنجونم تا بچه ها رو مشتاق کنم!

:))

مشتاق به کامپیوتر یا ...؟!
جون به جونشون هم بکنی همینیه که هست D;

شابلوط پنج‌شنبه 23 مهر 1388 ساعت 11:59 ب.ظ

واسه کلاس تنظیم خانواده کنفرانس اجباری بود! من گشتم آبرومند ترین موضوع رو واسه کنفرانسم انتخاب کردم: هپاتیت ب!
البته اون موضوعات بیییب همشون همون اول توسط بچه های مشتاق انتخاب شد و چیزی دیگه واسه من باقی نمونده بود!

البته هپاتیت هم قابل گسترش بوده :دی

رهگذر یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 12:15 ق.ظ http://setareye-abii.blogsky.com/

همگی ما سر این جور کلاسها بودیم.فقط کمی یادآوری می خواد!

خب دیگه من کوشولوام تازه می رم...! :)




تازشم من به خاطر یه چیز دیگه گفتم :( خواستم بگم ملت رو ببینین چه چیزایی براشون مهمه!!!!!!

شاراد یکشنبه 26 مهر 1388 ساعت 05:26 ب.ظ http://sharad2.persianblog.ir

سلام
میگم چقدر شماها بی تربیت هستین!! به چه موضوعاتی فکر می کنین! اصلا فکر نمی کردم!

ارادتمند٬ یه شاهین .... (اینجا آیکون نیشخند نداره؟!)

سلام
این پست که با اسم شما شروع شده! برات پرونده درست کردم٬ آن به چه قطوری!
بگم؟ بگم؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد