لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

کاش و کاشکی

دیشب به خدا گفتم که می خوام مرگ رو ببینم، حتی باتموم گناه هایی که دارم حاضرم که همین لحظه بمیرم...  

داشتم قرآن می خوندم که به این آیه رسیدم: 

و لَقَد کُنتُم تَمَنَّونَ المَوتَ مِن قَبلِ أن تَلقَوهُ فَقَد رَأَیتُمُوهُ وَ أنتُم تَنظُرون (143 آل عمران) 

 

 

پی نوشت: کاش خدا به تمام خواسته هام این قدر توجه می کرد!

نظرات 4 + ارسال نظر
رایان پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 10:01 ب.ظ

این چه حرفاییه می‌نویسی؟ !!!

با تموم گناه‌هایی که داری؟ خب یعنی میخای گناهاتو پاک کنی قبل از این که مرگ بیاد سراغت؟

دختر بشین زندگیتو بکن. در آغوش طبیعت باش و طبیعی زندگی کن. گل خدمت شما.

مطمئن باش همین کار رو می کنم، مگه ندیدی خدا هم بهمون گفت اگه آقای عزرائیل بخواد بپره تو بغلم بنده فقط وایمیسم بر و بر نگاهش می کنم...! این حرفا همه اش هارت و پورته!!!

رویا جمعه 20 آذر 1388 ساعت 12:20 ق.ظ

امیدوارم چیزایی که از خدا می خوای این قدر خوب و مثبت و قشنگ باشه که اگه خدا براورده اش کنه تو خوشی و خوشبختی غوطه ور بشی..

امیدوارم...

الیماه چهارشنبه 25 آذر 1388 ساعت 02:06 ب.ظ

سلام بانو
خوبین
چرا مرگ

خدا همیشه و همه جا هوامونو داره و همه خواسته ها رو اونطوری که بهترینه براورده میکنه

سلام الیماه خانووووم :)
هنوز زنده ام!

شابلوط جمعه 27 آذر 1388 ساعت 01:05 ق.ظ

ببین خدا چقدر دوستت داره خاموشی !

منم دوستش دارم شابلوطی :))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد