خب آدم که یک هفته از همه چیز - خواسته یا ناخواسته اش فرقی نمی کند- دور شود جای تعجب ندارد که یک روز هم از خیال تو دور شود...
هنوز باور نمی کنم که تمام روز، وقتی می گویم تمام روز یعنی از کله ی سحر تا غروب آفتاب –تمام قد تمام قد- به تو فکر نکرده ام!
یعنی تمام روزی که شاید ذهنم درگیر همه چیز و همه کس وهمه ی درگیری ها بود، اما به یک جایی که همیشه گیر بود دیگر گیر نبود!
واین برای من – برای منی که وقتی به یاد یک چیز یا یک کسی عادت کند ترکش دیگر مرض است- واقعا قابل تحسین است...
آدم که عاشق بشود... خب عاشق می شود.. اصلا ولش کن، خوش به حالش که عاشق می شود! (وقتی می گویم مرض است یعنی این)
به نظر من نه خوبه نه بد.
خب نگفتی. حالا عاشق شدی که به یادش نبودی یا حکایت چی بوده که تونستی به فکرش نباشی؟
رایان جان... دل خوش سیری چند؟! ;)
عزیزم شما فکر کنم استراحتت کمه...از نظر خواب و اینا نمیگم ها! به اون مخ نازنین یخده استراحت بده :))
قول میدم آرامش بستونی
خب یه باره روراست بگو مخم پاره سنگ برداشته =)
ولی خودم هم قبول درام٬ تأثیر ترک عادته دیگه!