لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

ترک نمی شود کرد

خب آدم که یک هفته از همه  چیز - خواسته یا ناخواسته اش فرقی نمی کند- دور شود جای تعجب ندارد که یک روز هم از خیال تو دور شود...

هنوز باور نمی کنم که تمام روز، وقتی می گویم تمام روز یعنی از کله ی سحر تا غروب آفتاب –تمام قد تمام قد- به تو فکر نکرده ام!

یعنی تمام روزی که شاید ذهنم درگیر همه چیز و همه کس وهمه ی درگیری ها بود، اما به یک جایی که همیشه گیر بود دیگر گیر نبود!  

واین برای من – برای منی که وقتی به یاد یک چیز یا یک کسی عادت کند ترکش دیگر مرض است- واقعا قابل تحسین است...

آدم که عاشق بشود... خب عاشق می شود.. اصلا ولش کن، خوش به حالش که عاشق می شود! (وقتی می گویم مرض است یعنی این)

نظرات 2 + ارسال نظر
رایان پنج‌شنبه 26 آذر 1388 ساعت 08:34 ق.ظ

به نظر من نه خوبه نه بد.

خب نگفتی. حالا عاشق شدی که به یادش نبودی یا حکایت چی بوده که تونستی به فکرش نباشی؟

رایان جان... دل خوش سیری چند؟! ;)

شابلوط جمعه 27 آذر 1388 ساعت 01:06 ق.ظ

عزیزم شما فکر کنم استراحتت کمه...از نظر خواب و اینا نمیگم ها! به اون مخ نازنین یخده استراحت بده :))
قول میدم آرامش بستونی

خب یه باره روراست بگو مخم پاره سنگ برداشته =)
ولی خودم هم قبول درام٬ تأثیر ترک عادته دیگه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد