دلم همه چیز می خواهد غیر از تمام حرف هایی که شنیدم و به روی خودم نیاوردم!
تمام بی محلی هایی که دیدم و در جوابش لبخند زدم و گفتم شاید نمی فهمد همه ی با محلی هایم را! خب تقصیر خودش نیست دیگر نفهم است!!!!
داشتم می گفتم... دلم اگر یک آغوش گرم نخواهد یا یک صدا که بگوید دوستت دارم، لابد می گویند مریض است! نه این که دلم این ها را نخواهد که بدجور دیوانه شان است اما خب دلم یک چیزهای خیلی خیلی مهم تر هم می خواهد که برای لحظه نیست! دلم یک بغل آینده ی امن می خواهد.
دلم تغییر یا در روند زندگی یا ...
دلم یک وبلاگ جدید هم می خواهد! اما خب دل و دماغش نیست... این یکی را هم به زور تا به حال حذفش نکرده ام!
همه اینهایی را که گفتی اونقدر عمیق میفهمم که کلمات برای بیان موافقتم با کلماتت کم می آورند...
نیاز برای تغییر در هر شکلش چیزی هست که این روزها من هم به اون مبتلا شدم...
پس هم دردیم...
فدای دلت. انشالا به مراد دلت برسی.
خدا از زبونت بشنفه!!!
وبلاگ قشنگی داری موفق موید و پیزور باشید شما وتمامی دوستانتون برام دعا کنید .