لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

اوهوی منم.. من!

خب می دانید آدم روی بعضی های یک حساب جداگانه باز می کند، مثلاً این که چه قدر باهوشند ولی با تمام نخ هایی که به دستش می دهی باز هم دور خودش می پیچد طفلی..



خیلی بعد نوشت: دروغگو هم که سگه.