اگه وارد یه بازی بشی
با هر قاعده ای هم بازی کنی
دست آخر یه بازنده وجود داره!
.
.
.
.
.
قسم حضرت عباست را باور کنم یا؟!!
1 تیر
.
.
.
.
.
.
کافی است دروغ خود را دو سه بار تکرار کنی، تا برایت واقعیت شود..
"آلبا د سس پدس"
2 تیر
.
.
.
.
.
.
.
و باش..
فقط باش
.
با خودم می گفتم، بی پروا گفتن دوستت دارم را بدون هیچ مقدمه ای، باور خواهم کرد
حالا
اعتراف می کنم، کم آورده ام!
3 تیر
.
.
.
.
.
.
در این دنیا، عاقلانه رفتار کردن، عین حماقت است!
پ.ن1: حماقت محض
پ.ن2: اون دنیا رو دیگه نمی دونم!
بی ربط نوشت: تلخ تلخ بود، به اندازه ی شیرینی نبودنت!
4 تیر
.
.
.
.
.
.
.
به همان اندازه که برای بیماران جسمانی دل می سوزانید، برای بیماران روانی هم باید دل سوزاند، شاید هم بیشتر.. ارزش یک لحظه ناراحتی هم ندارند این ها! این هایی که تعدادشان کم هم نیست.
5 تیر
.
.
.
.
.
.
نه طاقت دروغ را داریم، نه تحمل حقیقت را!
6 تیر
.
.
.
.
.
.
یه وقتی به خودت می آی که دیگه دیر شده
و خب گاهی این دیر شدن خیلی هم خوبه :)
7 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به امید، فردا را به انتظار می نشینم...
8 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی باید عاشق بود مانند یک حماقت ذاتی...
"از خودم نیست"
9 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
وقتی شادم از خودم می پرسم واقعاً شادم؟
و وقتی غم دارم هم همین سوال رو می پرسم..
اصولاً هم به جواب روشنی نمی رسم
11 تیر
.
.
.
.
.
.
.
من چه کردم با روح خودم..
12 تیر
.
.
.
.
.
.
.
از آدمِ بی خطا میترسم، از آدمِ دو خطا دوری میکنم، اما پای آدمِ تک خطا میایستم...!
13 تیر
.
.
.
.
.
.
14 تیر
.
.
.
.
.
تا حالا ه زن ها فکر کردی؟
کی خلقشون کرده؟
خدا باید یه نابغه بوده باشه
"فیلم بوی خوش زن"
.
.
.
.
.
.
.
.
یه سری ها هم هستن، که فقط به درد زمانبندی می خورن
یه سری هایی که یه دفعه میان، یه هویی هم غیبشون می زنه!
فقط به درد این می خورن که بگی قبل از ماجرای فلانی، یا بعد از ماجرای فلانی.
وقتی هم یه خرده بیشتر از یه خرده از ماجراشون می گذره با یه جایگزینی ساده دیگه حتی به درد این کار هم نمی خورن
پی نوشت: اصلاً هم مخاطب خاص نداشت!!!
16 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
اعصاب خرد کن ترین کار تو دنیا اینه که بدونی کاری مسخره است ولی ادامه اش بدی...
اعصابم کاملاً خرده!!!
17 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
وقتی با من اون طوری که دلم نمی خواد رفتار می کنن، از دست تنها کسی که دلخور میشم خودم هستم..
بی ربط نوشت: دلم برای یک نامعلومِ سراپا سبز لک زده است!!!
18 تیر
.
.
.
.
.
.
.
یه روزهایی هم هست.. خیلی خیلی همین جوری!!!
19 تیر
.
.
.
.
.
.
از صبح تا حالا یه جمله تو ذهنم وول می خوره
یه جمله ی خفن
ولی اصلاً به حرفش گوش ندادم
الان دارم چوبش رو می خورم.. شدید!!
20 تیر
.
.
.
.
.
.
این قدر این دست اون دست می کنه آدم، تا آخر هیچی دستش رو نگیره..
این آخر تراژدی نیست.. آخرش اینه که تازه هیشکی دستش رو نگیره
21 تیر
.
.
.
.
.
.
.
کسی چه می داند، من امروز چند بار فرو ریختم، چند بار دلتنگ شدم، از دیدن کسی که فقط پیراهنش شبیه تو بود؟
.
.
.
پی نوشت: هیچ کدوم از من نبود!
22 تیر
.
.
.
.
.
.
.
میل به مردن گاهی آدم را تا پای مرگ می کشاند..
گاهی میل به خودکشی آدم را خفه می کند..
ولی ترس همیشه هست!
پی نوشت:
همیشه از آدم هایی که حرمت زندگی را نگه نمی داشتند و خودشان را می کشتند تعجب می کردم، اما حالا می فهمم چه طور می شود که خودشان را می کشند. بعضی وقت ها زندگی کردن غیر ممکن است.
"سهراب"
23 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
دوباره بلند پروازی کردم
بلند بی آن که بدانم
آخ سرم
تاق لعنتی مزاحم
همه سرشان به سنگ می خورد
ما به تاق
24 تیر
.
.
.
.
.
.
.
دوست دارم با یکی بشینم صحبت کنم،بعدش نگم کاش بهش نمیگفتم.
25 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ژانرِ شب و روزهای به هم متصل!!!
26 تیر
.
.
.
.
.
.
.
.
محکوم به کاری که نکرده ای..
خدا نصیب نکند!
27 تیر
.
.
.
.
.
..
.
تو دلیل بعضی از رفتارها می مونی
حتی اگه شده خودت صاحب این رفتار باشی
28 تیر
.
.
.
.
.
.
وقتی هیچ چیز دست تو نیست..
خدا هم بیاید وساطت کند، می خواهی دست هایت را قطع کنی، بگذاری جلوی همان خدا.
پی نوشت: خدایا قربونت برم. تو خدایی ما هم بنده!
29 تیر
.
.
.
.
.
.
از دروغ نمی توان با حقیقت دفاع کرد...
ساده نوشت: همان "دروغ، دروغ می آره ی خودمون"
30 تیر
.
.
.
.
.
.
.
حق با خودم است!
باید هوای آدم هایی که دلخور نمی شوند را داشت، نه آن هایی که تا به بالای چشمشان نگاه می کنی، چشم هاشان را روی همه چیز می بندند..
فکر می کنی تا ابد هستند و بعد یک هو پوف.. برگشتی در کار نیست!
31 تیر
یعنی برای چی تلخ بود؟
خب طبیعت قهوه اینه که تلخ باشه
ای کاش چای شیرین هم سرو می شد
اتفاقاً چسبید.. به اندازه ی شیرینی نبودنش ;)
دیوونه شو، حنانه که بهتره
اگه بازی به دست آخر نرسید چی ؟ پنالتی ؟
من که میگم با هر قاعده ای هم ببازی میشه باهاش نردبون ساخت اگه خواستی بیشتر ببازی از نردبونی که باهاش ساختی برو پایین
می دونی مستانه بودن کی بهتره.. وقتی که به طرف مستان بری، اگر نه هیچ هم بخترتر نیست ;)
مهم این نیست که تو بازی چند چند شدی.. مهم اینه که با خودت چند چندی!!!
اوهوم، حق با توئه :)
انگار به اندازه تیر برق چراغ جادوئه نه راس دوزای
اگه هیچ کس هیچ کس هم توی زندگیم نباشه با متن 22 تیر می تونم چند ساعت
کنم
خیلی دلتنگه!
تایید هم نکنی بهتره!