حالا
من
با این همه
کاش ها چه کنم
.
یک هو یک جای راه می ایستی
به پشت سرت چشم می دوزی
و یک جایی از همان جاها
عجیب دلت برای خودت
خودٍ واقعیت٬ نه این خودٍ بی خودٍ دروغی
تنگ می شود