لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

چشم بستم ، که دست برداری/ من جنونم ، تبم ، خطر دارم


قرص خوردم تو را بخوابانم

قرص خوردم که در تو تب نکنم

چشم بستم که عمق فاجعه را

زیر پاشویه ها وجب نکنم




میلاد آهنگربهان
نظرات 1 + ارسال نظر
فرح یکشنبه 3 دی 1391 ساعت 12:32 ب.ظ

عمق فاجعه رو پس میشه این شکلی هم حس کرد
خوبی؟

آره٬ این جوری گفته که ;)
خوب :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد