دوستت می دارم بی آنکه بخواهمت!
سال گشتگی است این؟
که به خود درپیچی ابروار
بغری ، بی آن که بباری؟!
سال گشتگی است این
که بخواهی اش
بی آن که بیفشاری اش؟!
سال گشتگی است این؟
خواستنش
تمنای هر رگ
بی آن که در میان باشد
خواهشی حتا؟!
نهایت عاشقی است این؟
آن وعده دیدار در فراسوی پیکرها ؟!
"شاملو"
شاید نوشت: شاید پی نوشتی بعدها این جا بیاید!!!! (تا اطلاع ثانوی)