شب آتیش بازی چشمای تو یادم نمی ره
.
هیزمی که شکست من بودم
آتشی که نمُرد دوری بود
همه ی روزهای بعد از تو
مرگ در چار شنبه سوری بود
ای نخورده مست
لحظه ی دیدار نزدیک است!