لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

چه می خواهی از این حال خرابُم!

چو شو گیرُم خیالت را در آغوش.. در آغوش

سحر از بِسترُم بوی گل آیو، بوی گل آیو


ای یارُم ای یار، یار یارُم ای یار

جان یارم ای یار، ای یارُم ای یار


تو که با مو سر یاری نداری.. یاری نداری

چرا هر نیمه شو آیی به خوابُم.. آیی به خوابُم