لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

بهشت اجباری

بعضی ها که نمونه اش در جامعه امون کم نیست و هر روز و هرشب توی  شهر و کوچه و خیابون و حتی خونه باهاشون برخورد داریم، آن چنان بر ارزش ها پافشاری می کنن که ارزش رو به ضد ارزش تبدیل می کنن!!!!!!!! آخه کسی نیست بهشون بگه این کاری که شما می کنید نه تنها آدم ها رو به طرف ارزشها سوق نمی ده بلکه از اون ها بیزار می کنه!

 

مثلا همین حجاب این قدر تو کله ی یارو حجاب رو می زنن تا این که طرف نه تنها همون یه روسری رو نصفه کاره سرش می کنه بلکه تا پاش رسید اون ور آب از سرش می کنه و به درک واصلش می کنه!

 

یکی می خواست کلاس های دانشگاه  بین پسرا و دخترا پرده بکشه! انگار اومدیم مسجد و به جای استاد حاج آقا داره روضه ی ننه من غریبم رو می خونه!

دِ آخه این دخترخانوم و آقا پسر مثلا محترم وقتی پاش رو از سر کلاس گذاشت بیرون به روابط  دوستانه ی همکلاسانه قانع نمی شه و پاش رو فراتر از اون هم می ذاره و بعد باید رفت جوهای آب رو تماشا کرد که به جای آب، جنین سقط شده در اون ها جریان داره!

یه زمونی یه نفر می خواست پیاده رو ها رو هم دو قسمت کنه!!!!!!!!!!

 

یکی می خواست...

 

آخه تا کی باید آدم ها رو به زور برد بهشت؟!