لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

لابه لایِ لای لایِ دل

و ندا آمد لب بسته بپوی "سپهری"

دل بهانه گیر

دلم همه چیز می خواهد غیر از تمام حرف هایی که شنیدم و به روی خودم نیاوردم! 

 تمام بی محلی هایی که دیدم و در جوابش لبخند زدم و گفتم شاید نمی فهمد همه ی با محلی هایم را! خب تقصیر خودش نیست دیگر نفهم است!!!! 

 

داشتم می گفتم... دلم اگر یک آغوش گرم نخواهد یا یک صدا که بگوید دوستت دارم، لابد می گویند مریض است! نه این که دلم این ها را نخواهد که بدجور دیوانه شان است اما خب دلم یک چیزهای خیلی خیلی مهم تر هم می خواهد که برای لحظه نیست! دلم یک بغل آینده ی امن می خواهد. 

 

 

دلم تغییر یا در روند زندگی یا ... 

 

 دلم یک وبلاگ جدید هم می خواهد! اما خب دل و دماغش نیست... این یکی را هم به زور تا به حال حذفش نکرده ام!