این که احساس کنی هستی و باید زندگی کنی
این که به خودت بیای و بگی: "آهای فلانی زندگی همینیه که هست"
این که به خودت اعتماد کنی
این که صدای قلبت رو بشنوی
این که بهش بها بدی
این که تنهاش نذاری
این که ازش رودست نخوری
آره همشون یه کیف عجیبی دارن
اما
گاهی احساس می کنی یه روزی می رسه که نیستی و باید مردن رو تجربه کنی
گاهی بیشتر و کمتر می کنی و یه چیزایی توی این زندگی میزون نیست
گاهی فکر می کنی اعتماد به نفست کاذبه
گاهی فرامین قلبت رو عقلانی نمی دونی!!!
گاهی به خودت بها نمی دی چه برسه به دلت
گاهی تنهاش می ذاری و مثلا قهر می کنی
گاهی که عجیب ازش رودست می خوری
اون وقت باید چه کار کرد؟!
من, من, ... من..............
هیچی فقط ...